میدونم فـرقی نداره واســت عــاشق بودن من

میدونم واســت یــکی شـد بودن و نبـودن من

میدونم دوســـم نـداری مـثـل روزای گـذشته

من خودم خوندم تو چشمات یه کسی اینو نوشته

امـا روح من یه دریـاست پره از موج و تلاطم

ساحلش تویی و مـوجاش خنجر حـرف های مـردم

آخ که چه لـذتی داره نـاز چشمــاتو کـشیدن

رفتن یه راه دشــوار واسـه هـرگـز نرسیـدن
 






تاریخ : یادداشت ثابت - یکشنبه 92/2/16 | 3:10 عصر | نویسنده : mOhamMad | نظرات ()
.: Weblog Themes By BlackSkin :.